نه‌ به جمهوری اسلامی

فقروفشار

تو بازار تهران صدای نفس مردم برید… نه فقط بازاری‌ها، که کارگر و معلم و راننده‌ها، همه خسته و عصبی، یکی‌یکی مغازه‌ها رو بستن و ریختن تو خیابون. همه از گرونی فریاد می‌زنن. دلار هر روز می‌ره بالا، گوشت دیگه شده رویا، کرایه‌ها دو برابر، حقوقا نصفِ نیاز.

خوزستان بی‌آبه… خرمشهر رو می‌گن آب لجن داره. مردمی که فریاد “آب، آب” می‌زنن با باتوم و گاز اشک‌آور جواب می‌گیرن.

تو این مملکت دیگه خفه‌خون گرفتن جواب نمی‌ده. داریم له می‌شیم، داریم تکه‌تکه ذوب می‌شیم زیر بار تورم و تحقیر. حتی نون خشک هم از سفره‌هامون داره می‌ره.

امروز صدای پای چیزی اومد… صدای مردمِ به‌ستوه‌اومده‌ای که دارن از خط قرمزها رد می‌شن. هنوز معلوم نیست فردا چی می‌شه، ولی می‌دونم این‌همه درد، یه‌جایی باید صدا بشه… و شده

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *